خواهرم فلسفه می‌خواند. تازگی به فکر افتاده که برای خودش کار کند، اما نمی‌داند چه کار. وقتی می‌گویم که “در رشته خودت کار کن تا
ادامه مطلبماه: آذر ۱۳۹۸
ادامه مطلبدر لحظاتی که متوجه می‌شویم معشوق درکمان می‌کند، خیلی بیش‌تر از حدی که دیگران تا کنون درک کرده‌اند، و شاید حتی
این چند روز به تولدم زیاد فکر کرده‌ام، به این که بیست و نه ساله می‌شوم و به این که فقط یک سال با سی
ادامه مطلب
یکی از آرزوهایم این است که همه آدم‌ها بنویسند؛ در مورد هرچه فکر می‌کنند، هر سوالی که برایشان پیش می‌آید، به هر پاسخی که می‌رسند.
ادامه مطلب
ابهامات، پرسش‌ها و ترس‌های زیادی در مورد پیری برایم پیش‌آمده؛ مثلاً این که چرا وقتی کسی پیر می‌شود این همه از مرگ می‌ترسد؟ چرا این
ادامه مطلب
قبل از اینکه خورشید نیمه شب را بخوانم از “یو نسبو” چیزی نمی‌دانستم، بعد از خواندن کتاب، رفتم سراغ جستجوی نامش در گوگل و یک
ادامه مطلب