این روزها به این فکر میکنم که آدمها به قهرمان نیاز دارند؛ نه برای این که نجاتشان دهد، برای داشتن الگو، برای امیدوار ماندن در لحظههای تاریک.
مثل همه آدمها، من هم نیاز دارم که یک قهرمان داشته باشم، به کسی که بتوانم او را تجسم آرمان خودم قرار بدهم. اما چنین قهرمانی را پیدا نمیکنم.
پیدا نمیکنم، نه این که انسان بزرگی در زندگی نمیشناسم، می شناسم.
اما دو مسئله بزرگ باعث میشود نتوانم مصداق دقیقی برای قهرمان پیدا کنم. اول این که هر زمانهای درهای خود را دارد و هر قهرمانی برای دردهای زمانه خود به پا میخیزد. من چه کسی را پیدا کنم که بتوانم راه او را در زندگی طی کنم؟
دوم این که احساس میکنم جنسیت باعث میشود نتوانم از افرادی که در نظرم بزرگ هستند الگوبرداری کنم. شاید مصداق قهرمان برای من مردی باشد که حالا دیگر زنده نیست. در دنیای ما، همین زن بودن کار را پیچیده میکند، پیچیدگیهای زمانه که دیگر جای خودش را دارد.
قهرمان تو در زندگی کیست؟
چطور پیدایش کردی؟
2 دیدگاه روشن قهرمان تو کیست؟
سلام
در اینستاگرام نمی نویسید؟
سلام،
نمیتونم! نوشتن در قالب، ادبیات و برای ذهنهای عجول اینستاگرام برای من یکم سخته.
شاید در آینده برای معرفی محتواهای جدید در اینستاگرام هم نوشتم.