خصم دورنتان: باورهای کانونی منفی

اما می‌دانید تا آن موقع که یاد بگیرم واقعاً پیانو بنوازم، بازیگر شوم، نقاشی کنم، نمایشنامه‌ای درست و حسابی بنویسم، چند ساله خواهم شد؟

بله… به همان سن و سالی که اگر این کار را به انجام نرسانید.

پس بیایید شروع کنیم.

پیش‌نوشت: مدت‌هاست که تصمیم گرفته‌ام بخش‌هایی از کتاب‌هایی را که می‌خوانم، بدون هیچ اظهار نظر و نقدی، با دیگران به اشتراک بگذارم. امروز بخشی از کتاب “راه هنرمند” را، که نوشته “جولیا کامرون” نویسنده و کارگردان آمریکایی است، برگزیده‌ام. کتاب خوبی است. شما را به خواندن تمام آن دعوت می‌کنم. و حالا این شما و بخش‌های از کتاب.

بیش‌تر مواقعی که در یکی از زمینه‌های زندگی‌مان با مانعی مواجهیم، به این دلیل است که از آن طریق بیش‌تر احساس ایمنی می‌کنیم. شاید خوشبخت نباشیم، اما دست کم می‌دانیم که بدبختیم. بیش‌تر ترسی که از خلاقیت خویش داریم، ترس از ناشناخته است.

کاملا خلاق بودنم به چه معنا خواهد بود؟ برای خودم و دیگران چه پیامدی خواهد داشت؟ درباره آنچه می‌تواند پیش آید، نظریات خوفناکی داریم. و این یک تصمیم آگاهانه نیست. اغلب پاسخی ناهشیار به باورهای درونی شده منفی است.

در اینجا فهرستی از باورهای منفی متداول را می‌خوانید:

نمی‌توانم هنرمند موفق و بارور و خلاقی باشم چون:

1. همه از من منزجر خواهند شد.
2. موجب آزار دوستان و خانواده‌ام خواهم شد.
3. دیوانه خواهم شد.
4. دوستان و خانواده‌ام مرا کنار خواهند گذاشت.
5. نمی‌توانم درست بنویسم.
6. فکرهای جالب توجهی ندارم.
7. مادرم، یا پدرم، ناراحت خواهد شد.
8. مجبور می‌شوم تنها بمانم.
9. به گرایش‌هایم پی خواهم برد.
10. دستم رو خواهد شد.
11. اگر کارم بد باشد و متوجه نشوم، احمق به نظر خواهم رسید.
12. انسانی خشمگین خواهم شد.
13. هرگز پول چندانی در بساط نخواهم داشت.
14. به تخریب خویشتن یا نوعی اعتیاد روی خواهم آورد.
15. به سرطان، سکته قلبی، طاعون یا مرض علاج‌ناپذیر دیگری، مبتلا خواهم شد.
16. همسرم مرا ترک خواهد کرد.
17. خواهم مرد.
18. احساس بدی خواهم داشت، چون لیاقت موفق بودن را ندارم.
19. فقط یک اثر خوب خواهم داشت.
20. دیگر دیر شده. اگر تا حالا هنرمند قابلی نشدم، نشانه این است که هیچ وقت هنرمند نخواهم شد.

لزومی ندارد هیچ یک از باورهای کانونی منفی حقیقت داشته باشد. این باورها از جانب والدین و اعتقادات و فرهنگ و دوستان هراسان ما به سراغمان می‌آیند.

باورهای منفی دقیقاً: باورند نه واقعیت.

فقط ترسیده‌اید و باورهای کانونی منفی، شما را در حال ترس نگه می‌دارند.