effort

اندر ستایش آزادنویسی! | غلبه بر اهمال‌کاری و ضعف اراده

بدترین لحظه‌ها برای من اوقاتی است که سوژه‌های زیادی برای نوشتن در فکرم دارم، اما وقتی دست به نوشتن می‌برم قادر به شروع نیستم. به طور غیرارادی ذهنم در برابر آن موضوع مقاومت می‌کند.

مدتی است که آزادنویسی می‌کنم. روزی سه‌هزار کلمه بی‌وقفه می‌نویسم و سپس ویرایش و بیرون کشیدن مطالب مفید را به روز دیگری موکول می‌کنم تا بتوانم با داوری بهتر و ذهن بازتر نوشته را حلاجی کنم.

شیوه‌ام این طور است که بدون فکر کردن به موضوعی خاص، شروع به نوشتن می‌کنم و هر چه را که در فکرم می‌گذرد، یا همان لحظه به ذهنم می‌رسد، می‌نویسم. ممکن است چیزهایی بنویسم که حتی خودم هم حوصله خواندنشان را نداشته باشم. ولی جالب است که در بیش‌تر اوقات یک متن قابل قبول، هرچند کوتاه، از بین آن همه چرندیات شکل می‌گیرد. مثل این است که یک کوه سنگ سیاه و یک نگین قمیتی تولید کنی که به هم مخلوط و پیوسته باشند!

کار سختی به نظر می‌رسد، اما اگر یک نفر بخواهد بنویسد، پیوسته بنویسد، خوب بنویسد، باید خروار خروار از این سنگ‌های سیاه تولید کند!

جالب است که هر چه بیش‌تر این سنت آزادنویسی را ادامه می‌دهم موضوعات بهتری پیدا می‌کنم. در نوشتن انضباط بیش‌تری کسب کرده‌ام. درست است که هنوز دستاوردهای این انضباط در سایتم چندان قابل مشاهده نیست، اما کم کم اثر خود را نشان می‌دهد.

گاهی هم با موضوعات از پیش تعیین شده می‌نویسم، اما در نوشتن هر جا ذهنم به سمت موضوعی دیگر رفت محدودش نمی‌کنم، آن موضوع را همان جا یا فایل دیگری می‌نویسم و باز برمی‌گردم. اما به هیج وجه در طول نوشتن از جایم برنمی‌خیزم.

چگونه بر اهمال‌کاری غلبه کنیم؟

کار وقتی سخت می‌شود که گاهی همین آزادنویسی‌ها تبدیل به برنامه‌ای شوند که مدام برای انجامشان امروز و فردا می‌کنیم. ذهن انسان توان این را دارد که هر راه حلی را دور بزند تا آدم را از شر زحمت و سخت‌گیری اراده نجات بدهد، حتی اگر آن کار به قدر آزادنویسی منعطف باشد!

گرچه من بیش‌تر کارهایم را با چک‌لیست نویسی پیش می‌برم و سعی کرده‌ام که خودم مدیر خودم باشم، اما از شما چه پنهان که این درد به تعویق انداختن خیلی خیلی انرژی مرا می‌گیرد. شاید از صبح تا شب بارها و بارها من با این حالت روبرو می‌شوم و در هرکاری یک ترفند برای فرار از این وضعیت به کار می‌برم. این جا چند مورد از روش‌هایم را برای مقابله با اهمال‌کاری و بی‌نظمی فهرست کرده‌ام.

  1. کار کردن با تایمر
  2. تقسیم کردن زمان به پومودورو
  3. چک‌لیست‌های مختلف برای کارهای روزانه و هفتگی
  4. استفاده از یک برد سفید برای نوشتن کارهای سالیانه و ماهانه و هفتگی
  5. تقسیم کردن اهداف بلند به اهداف ماهانه و سالانه
  6. تعیین جریمه نقدی برای اعمال خلاف برنامه

البته هر کسی ممکن است شیوه منحصر به فرد خودش را داشته باشد، اما برای من جذاب بود که بعد از مدتی فهمیدم خیلی از افراد موفقی که می‌شناسم و نوشته‌هایشان را دنبال می‌کنم این روش‌ها را، با کمی تفاوت، به کار می‌برند.

یک نکته مهم در به کار بردن این راهکارها این است که انتظار تأثیر معجزه‌آسا نداشته باشید. اگر به علامت زدن چک‌لیست‌ها متعهد باشید و سعی کنید هر روز حداقل یک نکته مثبت به کار روزانه‌تان بیفزایید، اوضاع به مرور بهتر می‌شود و با اراده‌تر خواهید شد.

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.