پیشنوشت: از این مدلِ صورتی نوشتن، خودم هم گاهی رنج میبرم!
یک آسمان آبی را تصور کنید که آفتاب از یک سمت افق با احتیاط و مهربانی میتابد؛ صبح است، شاید هم عصر. حالا خیال کنید تعداد بیشماری بادبادک رنگی در آسمان پرواز میکنند.
زیباست؟ لابد باید باشد!
حالا تصور کنید یک دسته کبوتر، که پای هر کدام به نخی بسته است، در آسمان پرواز میکنند.
زیباست؟ نیست؟ چرا؟
حالا به جای این کبوترها یک دسته غاز وحشی، لکلک، پرستو یا هر نوع پرنده دیگری که دلتان میخواهد تصور کنید که با نخ بسته شدهاند ولی پرواز میکنند.
چه احساسی دارید؟
تصور یک دسته بادبادک به نخ بسته شده معقولتر از یک دسته پرنده بسته است. پرنده میداند به کجا میرود. زنده است. اما بادبادک را باید گرفت. باید نخش را بگیری و با آن بدوی تا در آسمان بماند. اصلا مگر بادبادک برای خودش پرواز میکند؟ مگر غیر از این است که برای لذت و بازی یک آدم زنده است؟ پرنده که بازیچه نیست؟
پس ما چطور مثل بادبادکهای بی فکر و اختیار، نخمان در دست دیگران است تا ما را آن طور که دوست دارند بسازند و رنگ بزنند و رها کنند و مسافت آزادی ما را در دست بگیرند؟
خوب است که پرواز کنیم، اما آیا حواسمان هست پرواز یک بادبادک با پرواز یک پرنده برابر نیست؟
شدهایم آن جسم پرواز کننده شکننده که از طرفی باد و هوای آرزوها ما را میکِشد و از طرف دیگر آنکه ما را به این هوا کشانده.
ما پرواز نمیکنیم، اسیر پروازیم و این هوا، هوای آرزوهایی است که مال ما نیست. نقش خیال و فریب است و از جنس همان رویاهایی است که هر روز همه جا میفروشند.
آیا آرزویی دارید که از اعماق دل خودتان برآمده باشد؟ آن طور که هیچ کس نتواند چیزی شبیهش را بخواهد؟
4 دیدگاه روشن آرزویی از آنِ خود
پنجمین پاراگراف از پایین یه غلط املایی داره
در دست دیگرانیم یعنی طبق خواسته های آنها عمل میکنیم؟ خود هوای ما آیا بهتر از دست دیگران است ؟
ممنون از دقت نظرتون، تصحیح شد.
بله جواب این سوال کاملا واضحه، در دست کسی بودن یعنی مثل یک شیء بودن، آیا یک شیء از خود خواستهای داره؟ بله بهتر است، وقتی شما از هوای دیگری صحیت میکنید یعنی از خواسته و آرزوی دیگری، خواسته چه کسی بر خواسته ما برتری داره؟ به نظرم خودتون جواب سوالاتتون را میدونید.
سپاس
پویا و مانا باشید.
صورتی نوشتن چطوریه؟ و چرا از اون احساس رنجش میکنین؟
هوای خودمان و هوایی که دیگران برای ما ایجاد کرده اند به نظرتان تفاوت اساسی با هم دارند؟ آن نیرویی که پرنده را راهبری میکند کجاست؟ مگر نه هوا که قادر نیست راهنمایی درستی بکند
صورتی نوشتن یعنی در فضای احساسی ِغلیظتر از حد معمول نوشتن. دلیل رنجش هم شاید سرچشمه گرفته از میل به فرار از فضای احساسی باشه.
معلومه که تفاوت اساسی دارند، دنبال کردن آروزهای خودتون با دنبال کردن آرزوهای دیگران فرقی نداره؟ نیروی راهبری پرنده شاید نهفته در غریزهاش باشه و نیروی راهبری انسان آمال و آرزوهاش هستن. هوا فضا است. فضا بستره، چیزی که راهبری میکنه یا در درون ماست و یا کسی یا چیزی در بیرون از ذهن ما مقصد را به ما القا میکنه.
ممنون از شما
پاینده باشید